امیر محمد زند، متولد اول مهر هزار و سیصد و پنجاه و هفت، در تهران، بازیگر و کارگردان است. وی در دانشگاه La Sapienza رم ایتالیا در رشته کارگردانی تحصیل کرده و فیلم «یک آن اشتباه» اولین اثر بلند او حساب می شود. در کارنامه هنری اش می توان به فیلم های نام آشنای «اتوبوس شب»، «کیمیا و خاک»، «تقاطع»، «رخ دیوانه»، «آکاردئون»، «تو می مانی» و همچنین مجموعه های تلویزیونی «او یک فرشته بود»، «سایه تنهایی»، «لبه تیغ» و «محکومین» اشاره کرد. با امیر محمد زند که این شب ها دو مجموعه پر بیننده «ستایش سه» و «ترور خاموش» را روی آنتن دارد، چند روز بعد از تولدش گفتگویی پاییزی داشته ایم که با هم می خوانیم.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
*یکسری سریال های خارجی در طول ده سال، ده فصل از آن به صورت متوالی پخش می شود، ستایش بعد از یک وقفه شش ساله هنوز آن مخاطب خودش را دارد؟
البته ستایش قرار نبود اینقدر طولانی شود. ستایش تا جایی که من در جریان پخش فصل سوم آن هستم، حتما به دلایلی که خود تلویزیون و تهیه کننده داشته اند و البته پیچیدگی نگارش فیلمنامه اینقدر طول کشیده است، البته همین تیم در این فاصله سریال ماه و پلنگ را هم نوشتند و ساختند، هم آقای سعید مطلبی نویسنده ماه و پلنگ بودند و هم آقای زرین کوب تهیه کننده آن. تا جایی که من می دانم مخاطب همچنان دنبال می کند و همچنان جزو پرمخاطب ترین سریال های تلویزیون است، چون درام آن درامی است که کشش دارد و درام اجتماعی است که مردم دوست دارند.
*بازتاب آن برای خودتان چگونه بوده است؟
نقش من در ستایش دو «ابتر» ماند، چون ستایش دو قرار بود بالای پنجاه قسمت باشد، ولی در پایان سی و پنج قسمت متوقف و تعطیل شد. قرار بود در ستایش سه این نقش به سرانجام برسد و پررنگتر شود که برعکس این اتفاق افتاد. در نگارش سریال، نقش البته تاثیر گذار و مهم و کلیدی است، ولی حضورش کمرنگتر شده. من هم ابتدا نمی خواستم بپذیرم و بازی کنم، اما به خاطر این که بازیگر نقش مقابل من هم از بازی در این سریال انصراف داد، نویسنده و کارگردان اصرار داشتند که از بازیگران ستایش قبلی حتما بتوانند استفاده کنند، به این دلیل که مردم با آن آدم ها آشنا هستند.
*بازی در کنار داریوش ارجمند چگونه بود؟
در سریال ستایش، کاراکتر حشمت فردوس بیشتر از همه کاراکترها پردازش شده است، حتی بیشتر از خود ستایش و این به حق و جذاب است، یعنی خود داستان ستایش در مقابل داستان حشمت فردوس «بچه داستان» حساب می شود. واقعا جای تقدیر دارد از استاد داریوش ارجمند که با این شرایط سنی که دارند و مشکل زانو، هر روز روزی پانزده ساعت آفیش بودند، در شمال کشور و جنوب کشور واقعا زحمت زیادی کشیدند، به ایشان خسته نباشید می گویم و خسته نباشید می گویم به آقای سعید سلطانی کارگردان و آقای مطلبی نویسنده که به نظر من جزو نویسنده های خارق العاده ایران هستند و خسته نباشید ویژه می گویم به آرمان زرین کوب تهیه کننده محترم سریال ستایش.
دیگر مجموعه شما روی آنتن، سریال «ترور خاموش» چه حرفی برای گفتن دارد؟
ترور خاموش درمورد معضل اعتیاد و مشکل مواد مخدر است، حرفی که برای گفتن دارد روشنگری جوان ها و خانواده هاست که چگونه خیلی از جوان ها می توانند خیلی راحت به دام این بدبختی بیفتند و این برای همه یکسان است، حتی کسانی که فکر می کنند هیچ وقت معتاد نمی شوند ممکن است یک روز به این گرفتاری دچار شوند.
*چه شد بازی در این مجموعه را پذیرفتید؟
بازی در ترور خاموش را به خاطر همکاری پیش از این و سابقه دوستی با احمد معظمی کارگردان این مجموعه پذیرفتم. پیشنهادی که ایشان داد، فیلمنامه جذابی که داشت و همین طور نقش متفاوتی که با نقش های اخیر که در سال های گذشته بازی کرده بودم و مثبت صرف بود، فرق می کرد. البته کست خوبی که در سریال حضور داشت باعث شد بپذیرم و این سریال را بازی کنم.
*وضعیت تلویزیون چگونه است و اینکه این رسانه ریزش مخاطب داشته است؟
به هر حال بعضی چیزها که اظهرمن الشمس است. هم مدیران می دانند، هم مسئولین می دانند و هم مردم و هنرمندان، اما من معتقدم اگر همچنان سریال خوب پر کشش و خوش ساختی وجود داشته باشد با یک گروه حرفه ای، می تواند مخاطب را جذب کند و مردم دوباره با تلویزیون آشتی کنند.
*به عنوان یک هنرپیشه قدیمی وضعیت امروز بازیگران جوان را چگونه می بینید؟
من نمی توانم خیلی در این مورد نظر بدهم، دوست ندارم خیلی در این مورد صحبت کنم. به شخصه ورود بازیگران جوان را همیشه تایید و خودم از آن استقبال می کنم. مدتی مدرس بازیگری بودم و دوست دارم بازیگران جوان وارد عرضه شوند. البته که بهتر است از راه درست و به صورت اصولی وارد این حرفه شوند.
*نظر مخاطبانتان چقدر برای شما مخصوصا در دنیای مجازی اهمیت دارد؟
نظر مخاطبان در دنیای مجازی؟ به هر حال دنیای مجازی از یک بابت هایی خوب است و از یک بابت هایی بد است. خیلی وقت ها مثلا یک نفر در همین اینستاگرام ده ها یا صدها آی دی برای خودش می سازد و با آی دی های مختلف یا تعریف می کند یا متاسفانه فحاشی، و خیلی نمی شود به کامنت هایی که در دنیای مجازی داده می شود استناد کرد، چون واقعا معلوم نیست چند نفر هستند و داستان آن چگونه است.
*هنرمندان روی جامعه تاثیر دارند؟
هنرمندان روی جامعه تاثیر صددرصد تاثیر دارند. هنرمندان واقعی باید مثل شمعی باشند که یک قدم از مردم عادی جلوتر در جامعه حرکت کنند و به صورت کلی راهنما باشند.
*چرا از این همه فعالیت هنری، بازیگری را انتخاب کردید؟
این سوال یک مقدار کلیشه ای است. هر کسی با توجه به توانایی و تجاربی که دارد و درسی که خوانده و علایقی که دارد، به سمت یکی از کارهای هنری کشیده می شود. نمی شود گفت چرا یکی بازیگری را انتخاب کرده و دیگری نقاشی را انتخاب کرده است، یک ذره سوالتان تکلیفش روشن نیست!
*غیر از هنرپیشگی فعالیت هنری دیگری دارید؟
خیر! به غیر از هنرپیشگی فعالیت دیگری ندارم، در زمینه کارگردانی فعایت هایی داشته ام و دارم، چون تحصیلاتم بوده و علایق دیگرم در زمینه سینماست و در آن مسئله هم کار می کنم.
*چقدر به ماندگاری در تاریخ هنر ایران فکر می کنید؟
این یک مقدار کاسبکارانه و زاهدانه است که یک نفر بخواهد به خاطر ماندگار شدن در تاریخ هنر کشوری مثل کشور خودش کار کند، آدم باید کارش را انجام بدهد و سعی کند بهترین خودش باشد، بهترین کاری که از دستش بر می آید را با خلوص نیت انجام دهد، دیگر تاریخ ثابت خوهد کرد چه کسی ماندگار است و چه کسی ماندگار نیست. من سعی می کنم کار خودم را انجام بدهم و صادقانه کار خودم را انجام بدهم، باقی اش را باید به زمان و تاریخ سپرد.
*علاقه مندی ها و تفریحات شما؟
علاقه مندی های من به غیر از سینما، ورزش و پرواز و خلبانی است که سعی می کنم هر دو را در حد امکان انجام دهم. لذت بخش ترین کارهای دنیا به نظر من کارهایی است که شما را به آرامش برساند، شما را از طرفی به آرامش برساند و از طرفی به هیجان. کارهایی که منافعش شامل حال دیگران هم بشود.
*امروزه چقدر چهره زیبا برای انتخاب نقش بازیگر در اولویت قرار دارد؟
قبلا خیلی مهم بود، متاسفانه ما در قصه هنرهای تصویری مثل سینما و تلویزیون، در خیلی از موارد، نه فقط در مورد چهره یا از آن طرف پشت بام افتاده ایم یا از این طرف، یا به اصطلاح خیلی فیلم های هنری ساخته ایم که اینقدر چرک و سیاه هستند که آدم ها با دیدنشان اذیت می شوند یا فیلم های سطحی و سخیف و به عبارتی طنز که ارزش دیدن ندارند. نمی خواهم اسم بیاورم، ولی مخاطبان حتما می دانند، چون این فیلم خیلی سیمرغ گرفته که در آن یک کاسه توالت ایرانی کثیف و زشت را شاید بالغ بر پانزده ثانیه ما روی پرده سینما می بینیم و در هیچ جای دنیا چنین چیزی را شما نمی بینید و مرسوم نیست. به هر حال فیلم باید چیزی هم داشته باشد به عنوان زیبایی شناسی بصری. در مورد چهره هم همین طور است، یا اینقدر می رویم دنبال آدم هایی که مدلینگ هستند و بینی عمل کرده اند و لنز می گذارند و موهایشان را رنگ می کنند یا از این سمت می رویم سراغ آدم هایی که اینقدر با آن خصوصیات ابتدایی هنرپیشه بودن فاصله دارند که آدم تعجب می کند. بالاخره هنرپیشه باید مجموعه ای از تمام اینها باشد، هم زیبایی ظاهری داشته باشد و هم بازیگر خوبی باشد، هم باید آن داشته باشد، صدای خوبی داشته باشد، ژست خوبی داشته باشد، متاسفانه ما حد وسط نداریم.
شما خوش چهره هستید؟
آدم کاش خوش آتیه باشد، خوش چهره بودن به درد نمی خورد. من خیلی به این مسائل فکر نمی کنم، شاید مثلا چشم رنگی بودن برای من بد هم شد، یک مقدار آن حواشی و آن فاز و آن جریانی که راه افتاد، لطمه زننده هم بود. بازیگری که حالا چهره اش بد نیست، خیلی باید تلاش کند تا بازی اش دیده شود، ولی بازیگری که زشت است، خیلی راحت تر بازی اش دیده می شود، چون بازیگری که جذابیت بصری دارد، مخاطب بیشتر به آن جذابیت بصری نگاه می کند تا بازی، اما وقتی جذابیت بصری کمتر باشد، جذابیت های بازی بیشتر خودش را نمود می دهد. من یک آدم معمولی هستم.
*هنرمند بی حاشیه ای هستید، حاشیه را دوست ندارید؟
من کم حاشیه هستم به خاطر اینکه حاشیه را قبول ندارم. درست است که خیلی ها می گویند بسیاری از آدم ها با حاشیه می توانند مطرح تر و معروف تر بشوند، اما من نمی پذیرم و قبول هم ندارم. سعی می کنم به اصل کار بپردازم و اینکه من به شخصه همیشه از حاشیه فراری بوده ام، البته گاهی اوقات بعضی ها سعی می کنند که آدم را به حاشیه بکشانند، اما من همچنان سعی کرده ام فرار کنم و به عنوان یک بازیگر کار خودم را انجام بدهم.
*در مقوله هنر تصمیمی گرفته اید که پشیمان شده باشید؟
کلا هنر تصمیمی است که با عقل گرفته نمی شود. کار هنری تصمیمی است که با قلب و روح باید گرفته شود، بنابراین اگر آدم عاقلانه بخواهد فکر کند، در بیشتر مواقع پشیمان می شود، اما اگر عاشقانه نگاه کند، حتی در انتخاب های اشتباه و پروژه های غلط هم یک علاقه و عشقی وجود دارد.
*حسادت و باندبازی در دنیای تصویر امروز وجود دارد؟
به نظر من متاسفانه حسادت و باندبازی در خیلی از مشاغل این روزها وجود دارد و در دنیای تصویر هم به همین ترتیب. آدم ها سر جایشان نیستند و فعلا که اسپانسرها حرف اول را می زنند.
*فکر می کنید ده سال دیگر کجا باشید؟
من فکر نمی کنم ده سال دیگر کجا باشم! من در زمان حال زندگی می کنم، البته اهدافی دارم که بالاخره دنبال می کنم، ولی اینکه ده سال یا یک سال یا یک روز دیگر کجا باشم، برمی گردد به معیشت الهی و اینکه خداوند متعال چه بخواهد.
*از آنچه امروز هستید، راضی اید؟
از آنچه الان هستم، تا حدودی راضی ام، از این بابت که من تلاش خودم را کرده ام، کاری که از دستم برمی آمده را انجام داده ام، سعی کرده ام راه درست را بروم وسعی کرده ام کار درست را انجام بدهم، به خودم و وجدانم مدیون نباشم، بنابراین با خودم بی حساب هستم.
*فعالیت های پیش رو؟
سریالی است به اسم «ایل دا» که محصول سیما فیلم است و فکر می کنم قرار است از شبکه سه پخش شود، به کارگردانی آقای راما قویدل و تهیه کنندگی علیرضا سبط احمدی که من هم به آنها ملحق می شوم. فیلمبرداری آن در خرم آباد اتفاق می افتد.