گفتگوی اختصاصی کلبه سرگرمی با هومن حاجی عبداله
از اول «بازیگر» بوده ام!
هومن حاجی عبداللهی، متولد بیست و سه تیر هزار و سیصد و پنجاه و چهار، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون، مجری، صداپیشه و دوبلور که در کارنامه هنری این آرتیست فیلم های سینمایی چند میگیری گریه کنی، اگه می تونی منو بگیر، اختاپوس، گینس، پیشونی سفید دو و سه، سامورایی در برلین، تور قوزآباد، لب خط، هفت بهار نارنج، مجموعه های تلویزیونی، پایتخت دو، سه، چهار، پنج، شش، آقا و خانم سنگی، بیمار استاندارد، علی البدل، دختر گمشده، نون خ یک و چهار، خوشنام و سریالهای نمایش خانگی نارگیل، شبهای مافیا، جوکر، آخرین نفری که می خنده دیده می شود، با هومن حاجی عبدالهی که بسیاری از مخاطبان دنیای هنر این هنرمند را با کاراکتر «رحمت الله امینی شالیکار هزارجریبی» می شناسند گفتگویی صمیمی داشته ایم که با هم می خوانیم.
از بازیگری شروع کنیم، چه شد که اصلا هومن حاجی عبدالهی از اینهمه فعالیت هنری به سمت «بازیگری» کشیده شد؟
من کلا از اول بازیگر بودم و به قصد بازیگری آمدم، حالا در برهه ای از زمان در ماجرای اجرا افتادم و رفتم مجری گری کردم اما در میان همین زمانی که مجری گری هم می کردم باز هم هر از گاهی فیلم یا سریال بازی می کردم، بر همین اساس اینگونه نبود که به سمت بازیگری کشیده شوم، بازیگری می کردم و کارهای دیگری هم انجام می دادم ولی دیگر چند سالی می شود که صرفا به بازیگری چسبیده ام.
هیچوقت از انتخاب این حرفه پشیمان شده اید؟
بله یک مواقعی از انتخاب این حرفه پشیمان می شوم، یک موقع ها مایوس و نامید می شوم چون اتفاقاتی که می خواهم برای من نمی افتد و طبیعی است برای هر آدمی این اتفاق ها بیفتد که باعث شود در برهه ای از زمان از کاری که می کند پشیمان بشود.
شهرت را دوست دارید و آیا اتفاقی افتاده که دوست نداشته باشید چهره مشهوری باشید؟
شهرت را آن اوایل دوست داشتم ولی الان دیگر دوست ندارم، وقتی می بینم برای خودم نیستم و آنطور که می خواهم راحت باشم نمی شود در نتیجه الان دیگر زیاد شهرت را دوست ندارم.
کدام بازی خودتان را بیشتر دوست دارید و کدام نقش شما در بین مخاطبان شما به قول معروف بیشتر گل کرده است؟
به هر حال اتفاقی که برای من سر مجموعه پایتخت افتاده در هیچ کدام از کارها نیفتاده و مردم شخصیت رحمت را در پایتخت خیلی دوست داشتند، با این کاراکتر خندیدند و شاد شدند برای همین به نظر من رحمت بیشترین اقبال را در میان مخاطبان داشته است.
و چند نفر از بهترین بازیگرهایی که مقابل آنها بازی کرده اید؟
همه دوستانی که در پایتخت کنار آنها بازی کرده ام مثل محسن تنابنده، احمد مهران فر، ریما رامین فر، نسرین نصرتی، بهرام افشاری و… هم از نظر کاری و هم از نظر اخلاقی بهترین بازیگرها بوده اند که در کنار آنها بوده ام.
الگویی در زمینه بازیگری داشته اید؟
در زمینه بازیگری الگوی خاصی نداشته ام و هر کسی را که می دیدم کار و اخلاق خیلی خوبی دارد و خیلی هم حرفه ای است سعی می کردم به عنوان الگو قرار بدهم.
دوست دارید با کدام بازیگر خارجی همبازی شوید؟
دوست دارم با آلپاچینو همبازی باشم!
در بین بازیگران امروز کسانی را داریم که ماندگار شوند؟
اکبر عبدی به نظر من یکی از ماندگارترین بازیگران ایرانی است.
و دوست داشتید جای کدام بازیگر در کدام فیلم می بودید؟
دوست داشتم جای اکبر عبدی در فیلم مادر، جای اکبر عبدی در فیلم هنرپیشه و جای آلپاچینو در وکیل مدافع شیطان باشم.
نظرات مخاطبانتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برایتان اهمیت دارد؟ بیشترین کامنت و دایرکت شما شامل چه چیزی می شود و آیا کامنت جالبی داشته اید که در ذهنتان بماند؟
به هر حال همه محبوبیتی که ما داریم از سر لطف مردم است و اگر مردم نباشند و لطف نداشته باشند این اتفاق نمی افتد چون اصلا اگر مردم ما را نبینند اتفاقی برای کسی نمی افتد، ولی همانطور که خودتان می گویید اسم دنیای مجازی روی آن است و دنیای مجازی است و حقیقی نیست، خیلی ها هستند با آی دی فیک غرض ورزی دارند یا از جای دیگری خشمگین هستند و می خواهند این خشم را سر بازیگرها خالی کنند، این اتفاقات گاهی می افتد و نظرات خاصی هم می دهند که به هر حال آدم مواقعی به هم می ریزد ولی خیر، به همین دلیل نظرات در فضای مجازی برای من آنچنان اهمیتی ندارد، کامنت و دایرکتی هم که برای من می آید واقعا بد و بیراه وجود ندارد و صفحه من جزو کم فحش خورترین صفحات مجازی است، کامنت خاصی هم نداشته ام که خیلی جالب باشد! خیلی ها دوست دارند بازیگر شوند و سوال می پرسند، خیلی ها مشکلی دارند و در میان می گذارند و خیلی ها دوست دارند شخصا به دایرکت آنها جواب داده شود، همین چیزها!
یک نکته جالب از خودتان برای مخاطبان ما؟
جذابترین نکته این است که من خودم را بدون هیچ گونه ادای تواضع و فروتنی یک آدم معمولی می دانم.
در مورد فصل جدید پایتخت هم صحبت کنیم، دقیقا جایی که شما قرار بود عاقبت به خیر شوید فصل گذشته به پایان رسید، سری جدید در راه است؟
به هر حال خواسته اند قصه اینگونه جلو برود و من هم حرف خاصی نداشته ام چون همه ما مثل یک تیم و خانواده هستیم، به هم اعتماد داریم و قبول کرده ام و جلو رفته ام، سری جدیدی هم فعلا در راه نیست!
دلیل استقبال مردم از مجموعه هایی مثل پایتخت و نون خ چه است؟
به خاطر اینکه خیلی خودمونی است و هر آدمی که پایتخت را می بیند از هر کدام از شخصیت های پایتخت در فامیل و میان اطرافیان خودش یکی را سراغ دارد، همین بحث های اجتماعی و خانوادگی و بحث های دیگری که می شود برای مخاطب می تواند خیلی جالب باشد، چون خودشان و آدم های دور و اطرافشان را در این سریال خیلی خوب احساس می کنند و این قصه ها برایشان آشنا است، برای همین خیلی با آنها احساس نزدیکی می کنند.
در برنامه شبهای مافیا حاشیه هایی داشتید، کلا میانه هومن حاجی عبدالهی با حاشیه چطور است؟
کلا حاشیه را اصلا دوست ندارم و در برنامه شبهای مافیا برای من حاشیه درست شد، به همین دلیل جز سری اول دیگر در سری های بعد با اینکه دوستان هم خیلی لطف داشتند و دعوت کردند شرکت نکردم و قصد دارم دیگر در هیچ رئالیتی شویی هم شرکت نکنم.
اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟
قطعا دوست ندارم در ایران متولد شوم و دوست هم ندارم بازیگر باشم.
پس دوست ندارید فرزندتان جانان هم بازیگر شود؟
فرزندم خودش می تواند انتخاب کند که بازیگر شود یا نه ولی اگر نظر من را بپرسد حتما سعی می کنم منصرفش کنم.
چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟
همین اندازه ای که هستم راضی هستم چون بیشتر از این شاید اعصاب و روان و آرامش من را به خطر بیندازد، چون تا همین جا هم یک مواقعی اذیت شده ام، برای همین همین قدر راضی هستم و زیاد حرص نمی خورم.
فکر می کنید ده سال بعد کجا هستید؟
من نمی دانم فردا زنده هستم یا نه پس از کجا باید بدانم ده سال بعد کجا هستم؟!
برای زیباتر شدن دنیا چه می کنید؟
کاری که برای زیباتر شدن دنیا از دست من برمی آید این است که بتوانم آدمها را با نقش ها و یا کمک های معنوی که می کنم خوشحال کنم، به خیریه ها سر می زنم و تمرکز من الان بیشتر روی بچه های اوتیسم است، با آنها همکاری می کنم و احساس می کنم حال من بهتر می شود.
پیامی برای مخاطبان مجله کلبه سرگرمی دارید؟
مهمترین پیام من این است که سخت نگیرید! هر چه سخت بگیرید بدتر می گذرد، سخت نگیریم و شاکر باشیم چون می توانست خیلی بدتر از این هم باشد.
گفتگو: عباسعلی اسکتی
عکس: مجتبی محسنی