گفتگوی کلبه سرگرمی با مدیریت کافه لبخند
الیاس بلوک، متولد سی و یک شهریور هزار و سیصد و شصت و سه، زاده زاهدان و ساکن شهر زیبای علی آباد کتول در استان گلستان که اگر به این شهر تماشایی سفر کنید بدون شک مردم آن «کافه لبخند» را به شما پیشنهاد خواهند کرد، محلی زیبا و پر از آرامش که می توانید لحظات خوبی را در آنجا به خاطر بسپارید، با «الیاس بلوک» مدیر این کافه گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
چرا سراغ کافه داری رفته اید و این حرفه را انتخاب کرده اید؟
قبل از شروع کار خودم به شخصه در محیط بسته اجتماعی و خانوادگی قرار داشتم، در زمان دانشجویی که با دوستان کافه می رفتیم، همیشه برای من محیط کافه جالب بود، حضور آدم های مختلف مثل هنرمندها، ورزش کارها، دانشجو ها و حتی مادر ها و پدرها با طرز فکرهای متفاوت برای من واقعا جالب بود، تجربه فضای باز و محیط بدون محدودیت کافه شخصا روی خود من تاثیر گذاشت و باعث انعطاف پذیری در زندگی من شد، دنیا برای من تغییر کرد که باعث شد تجربه شرایط اجتماعی قبل از دانشجویی در من نهادینه نشود و من تغییر را با انتخاب این شغل در خودم به وجود آوردم، تا خود من هم بتوانم انتقال دهنده حس خوب کافه نشینی برای مردم شهرم باشم.
موفقیت در این زمینه کاری مستلزم چه شرایط و کارهایی است؟
عشق و علاقه، تجربه و دانش، اولین و شعارگونه ترین حرف در هر کاری عشق و علاقه به آن کار است، این علاقه شما را پایدارتر می کند و باعث ریشه زدن شما در کسب و کارتان می شود، نکته دوم و سوم در کنار عشق و علاقه کسب تجربه و استفاده از آنها در کار و همچنین آپدیت کردن خودتان یا بهتر بگویم کسب دانش بیشتر در کارتان است، این سه آیتم مثل پازل تکمیل کننده هم هستند، شما به عنوان یک کافی من یا باریستا هر دوره و کلاسی را هم که طی کنید باز هم تا با خود مشتری و سلایق و علایق مختلف برخورد نکنید نمی توانید بفهمید ذائقه مشتری چه چیزی را می پسندد، پس شما با عشق کارتان را شروع می کنید، با برخورد با مشتریان تجربه کسب می کنید و با کسب دانش و ارائه آیتم های جذاب برای مشتری رضایت را جلب و حفظ می کنید.
شما یکی از معروفترین کافه های شهر هستید، بیشتر چه قشر آدمهایی به کافه شما سر می زنند؟
ممنون نظر لطف شماست، همانطور که برای پاسخ سوال اول از خاطرات خودم به شما گفتم که در دوران دانشجویی محیط کافه و وجود اقشار مختلف توجه من را جلب کرد، پس باید گفت در اینجا هم ما میزبان اقشار مختلف هستیم، مادرها، دخترهای دبیرستای، پسرها، دانشجوها، میتینگهای کاری، جلسات تحصیلی، خدا را شکر محیط ما از لحاظ ذهنی برای همه مخصوصا جوان ها و نوجوان ها بسیار امن محسوب می شود و راحت اینجا می توانند با دوستان تفریح کنندد یا به قرارهای مختلف خودشان بپردازند.
معمولا تمام فضاهای اینچنینی یک شعار اصلی دارند، شعار شما چیست؟
بهتر است که برای پاسخ این سوال بگویم که چطور اسم اینجا لبخند شد، قبل از اینکه من کسب و کار شخصی خودم را شروع کنم، شاگردی می کردم، در آنجا همیشه اسم لبخند توی ذهنم بود و بابت همین از دوستان و مشتری های آنجا می پرسیدم که نظرتان درباره کلمه لبخند چیست؟ و همه قبل از هر پاسخی لبخند روی صورتشان می آمد، این باعث شد که من تصمیم بگیرم اسم کافه خودم را هم لبخند بگذارم و شعار اینجا شد: لبخند نوش جان کنید، همه ما اینجا با لبخند با مشتری رفتار می کنیم، حتی وقتی درگیر کار خودمان هم هستیم سعی می کنیم با عشق کار کنیم تا حس خوب به مشتری منتقل شود، اینجا همه باید لبخند بزنند.
این حرفه از نظر مالی شرایط خوبی برای شما ایجاد می کند؟
بله قطعا، اما با تلاش به این شرایط مالی رسیده ام، قطعا عشق و علاقه تلاش و پشتکار و البته مدیریت مالی درست می تواند شما را به یک حد امنی برساند.
گاها می بینیم کافه های زیادی افتتاح می شوند ولی بعد از مدتی با اقبال مواجه نشده و بسته می شوند، چرا؟
متاسفانه خیلی از کسانی که وارد این کار می شوند ظاهر کار را می بینند، اگر شما کافه ای را می بینید که پر رونق و شلوغ است و قطعا سودهی هم دارد، آیا عقبه آن کافه را بررسی کرده اید؟ قطعا هرکسی در کسب و کارش زمین خورده، ضرر کرده، اما دوباره بلند شده و تلاش کرده، همینطور که قبلا گفتم شما باید در چیدن پازل کسب و کارتان دقیق عمل کنید تا بتوانید در کارتان ریشه بزنید، آنوقت اگر شکست هم بخورید باز هم این توانایی را دارید که بلند شوید و خودتان دوباره بسازید، در کافه داری نباید مستقل و طبق نظر شخصی پیش رفت، باید تلاش کرد که ذائقه و سلیقه مردم را با تفکر خودتان تلفیق کنید و شما هرچقدر منعطف تر و خلاق تر باشید، قطعا با استقبال بهتری مواجه می شوید و این یعنی شروع موفقیت.
حرف ناگفته ای برای مخاطبان مجله کلبه سرگرمی؟
ممنون که من را برای صحبت انتخاب کردید، من به مخاطبهای شما که الان این مصاحبه را می خوانند می گویم در هر کسب و کار و محیطی که هستید به هم حس خوب انتقال بدهید، دلی را به دست بیاورید، به همشهری ها و هم نوع خودمان خدمت کنیم، لبخندی را به دیگری هدیه بدهید و شک نکنید که بازتاب این نور را در دل خودتان احساس می کنید، من در زندگی ام خیلی شکست خورده ام، من سخت ترین روزهای زندگی را گذرانده ام، روزهایی که حتی امید یک روز ادامه دادن هم نداشته ام، رزوهایی که بی هدف و بی نتیجه شب می شد و شب هایی که بی خواب صبح می شد، اما به لطف خداوند نور امید در دلم را پیدا کردم و از این لطف خداوند که همه ما آن را داریم، یعنی امید داشتن، توانستم دوباره خودم را پیدا کنم، تلاش کنم و امروز به این جایگاهی که البته کوچک همه بزرگان جامعه کافه داری هستم برسم، از همه جوان ها خواهش می کنم امید خود را از دست ندهند، تلاش کنید، مهربان باشید و به هم نوع خود بی منت خدمت کنید. دم شما گرم!
Instagram: elyasbolook
گفتگو: عباسعلی اسکتی