جواد نبوتی
ابوالقاسم فردوسی طوسی، شاعر حماسهسرای ایرانی و سراینده شاهنامه، حماسه ملی ایران، است که در طوس خراسان زاده شد. برخی فردوسی را بزرگترین سراینده پارسیگو دانستهاند که از شهرت جهانی برخوردار است. فردوسی را حکیم سخن و حکیم طوس گویند. وی در اول بهمن ۳۱۹ هجری شمسی در روستای پاژ به دنیا آمد. کنیه وی «ابوالقاسم» و تخلص و شهرتش «فردوسی» است. هیچگونه آگاهی قطعی از نام و خانوادهاش در دست نیست. در منابع گوناگون و در دیباچه برخی نسخههای دستنویس شاهنامه، نام وی منصور، حسن یا احمد آمده و نام پدرش حسن، احمد یا علی و نام پدربزرگش شَرَفشاه یاد شدهاست. از میان این گفتههای گوناگون، معتبرترین نام این شاعر ایرانی «ابوالقاسم فردوسی طوسی» است. اینکه چرا شاعر تخلص فردوسی را برای خود گزیدهاست، روشن نیست. شاید این موضوع به دیدار وی با سلطان محمود غزنوی بازگردد. گویا سلطان محمود چنین لقبی به فردوسی داده و منظور وی مردی بوده که از بهشت آمدهاست.
فردوسی دهقان و دهقانزاده بود. او آغاز زندگی را در روزگار سامانیان و همزمان با جنبش استقلالخواهی و هویتطلبی در میان ایرانیان سپری کرد. شاهان سامانی با پشتیبانی از زبان فارسی، عصری درخشان را برای پرورش زبان و اندیشه ایرانی آماده ساختند و فردوسی در هنر سخنوری آشکارا وامدار گذشتگان خویش و همه آنانی است که در سدههای سوم و چهارم هجری، زبان فارسی را به اوج رساندند و او با بهرهگیری از آن سرمایه، توانست مطالب خود را چنین درخشان بپردازد. آنچه فردوسی به آن میپرداخت، جدای از جنبه شعری، دانشورانه نیز بود؛ او افسانه ننوشت. فردوسی خرد را سرچشمه و سرمایه تمام خوبیها میداند. او بر این باور است که آدمی با خرد، نیک و بد را از یکدیگر بازمیشناسد و از این راه به نیکبختی این جهان و رستگاری آن جهان میرسد. فردوسی با ریزبینی، منابع خود ـ که بیشترینِ آنها شاهنامه ابومنصوری بودـ را بررسی میکرد. او توانست از میان انبوه دانستههایی که در دسترس داشت، مطالبی را گزیده و گردآوری کند که در یاد ایرانیان، ترکان و هندیان زنده بماند.
«تئودور مانسن» در سال ۱۹۰۲ کتابی راجع به جنگهای آلمان و ایتالیا نوشت و جایزه نوبل را از آن خود کرد.
وقتی از او پرسیدند چگونه به جایزه نوبل دست پیدا کردی، گفت: این جایزه متعلق به من نیست، بلکه متعلق به حکیم ابوالقاسم فردوسی ایرانی است که من کتاب او را خواندم و بر اساس نوشتههای او کتابی نوشتم که موفق به کسب جایزه نوبل شد.
شاهنامه متعلق به همه اقوام ایرانی از کرد تا آذری و لر و بلوچ و خراسان و گیلکی است و همه در این کتاب اقوام آریایی ایران نامیده شدهاند.
یونسکو شاهنامه فردوسی را یکی از ۳ اثر برجسته جهان معرفی کرد.
یاد و نامش گرامی.