عباد رضایی هستم، متولد هشتم خرداد هزار و سیصد و شصت و هفت، متولد استان فارس، ماهور میلاتی، روستای سحر آمیز و بی نظیر کوهبزان، مهندسی متالورژی خوانده ام و در شرکت ذوب آهن پاسارگاد شاغل هستم، الان هم دانشجوی موسیقی گرایش آهنگسازی هستم و حداقل پانزده تا ترک از پاپ فارسی تا پاپ قشقایی، اجرای موسیقی در صدا و سیما، رادیو و مراسمات رسمی کشور داشته ام.
حالا از خوانندگی صحبت کنیم، چه شد از اینهمه فعالیت هنری به سمت «خوانندگی» کشیده شد؟
پنج سال ابتدایی پدرم معلمم بود و ایشان صدای زیبا و دلنشینی داشتند، چه در آواز سنتی قشقایی و چه در صوت قرآن، از همان دوران ابتدایی در مسابقات قرآن مقام داشتم و در دوران راهنمایی مقام اول اذان استان را کسب کردم، در انتهای دوران دبیرستان در خلوت خودم آهنگهای پاپ آن زمان را میخواندم، ضبط می کردم و مجددا گوش می کردم، بیشتر کارهای فریدون آسرایی و شادمهر و محسن چاووشی، وارد دانشگاه که شدم اولین موزیک را به نام اولین گناه با استاد عزیزم رضا نیکفرجام (خالق آهنگ مادر) خواندم و ایشان هم وسط ترک دکلمه گفتند که استقبال خوبی شد، موسیقی حال من را خوب می کرد و با خواندن حال من بهتر می شد، این بود که تصمیم جدی هم برای نواختن ساز و هم خوانندگی گرفتم.
آیا موسیقی سنتی در مقایسه با موسیقی پاپ که فراگیرتر است محجور واقع شده است؟
به نظر من نه، نمی شود گفت محجور واقع شده است، همه می دانند موسیقی سنتی ایرانی هم از لحاظ فنی و هم محتوا خیلی گسترده تر و پیچیده تر از پاپ است، شاید به خاطر عدم سیاست گذاری کافی جهت شناساندن این موسیقی غنی به مردم و حتی جوانان باشد، قطعا اگر شبکه ای مختص موسیقی ایرانی بود و سرمایه گذاری بهتری می شد جایگاه موسیقی ایرانی از وضعیت الان خیلی بهتر بود.
چه ویژه گی هایی در یک ترانه باعث می شود آن را اجرا کنید؟
در مرحله اول باید با ترانه ارتباط احساسی برقرار کنم و بعد از آن وزن ترانه برای من مهم هست، اصولا ترانه های محاوره ای و اجتماعی را دوست دارم.
و کدام اثر خودتان را بیشتر دوست دارید و کدام کارها در بین مخاطبان شما به قول معروف بیشتر گل کرده است؟
خودم کار قسم را بیشتر از همه کارهایم دوست دارم چون شعر نیمایی برای اولین بار در آن به صورت پاپ ساخته شده است، ملودی این کار از خودم و از تنظیم دوست ارزشمندم سجاد سیف عزیز و ترانه از کیوان شاهبداغی است که این کار را مردم هم بیشتر از همه کارهایی که داشته ام دوست دارند.
الگویی هم در زمینه خوانندگی داشته اید و دوست دارید با کدام خواننده کار دوصدایی اجرا کنید؟
محسن چاووشی همیشه الگوی من بوده است، چه در تحریرهای خاصشان و چه در کارهای خیرخواهانه ای که دارند، همیشه کارهای محسن چاووشی حالم را خوب کرده است، ایشان اینقدر انسان بزرگی است که اگر کسی بتواند با ایشان قابل مقایسه باشد قطعا در کارش موفق بوده است، همیشه دوست داشتم ایشان را از نزدیک زیارت کنم و کار مشترک داشته باشم.
سختی ها و شیرینی های این حرفه چیست؟
اول از شیرینی این حرفه بگویم، همین که شما با تمام وجودتان کار احساسی را میخوانید از ابراز این احساسات لذت می برید، شیرینی دیگر آن درآمد خوب و در ادامه کمک به مردم و کسانی که نیاز دارند، اینکه کنسرت داشته باشید و پرواز کنید و اوج بگیرید لذت بخش است و سختی های زیادی هم قطعا خواهد داشت، اینکه در این شرایط نتوانید آن متنی که دوست دارید را بخوانید قطعا عذاب آور است، جدا از بحث مالی ساخت و پخش موزیک که شرایط پیچیده ای دارد.
شرایط مافیایی چقدر در مارکت موسیقی ما وجود دارد؟
کلا هر موضوعی که ربطی به اقتصاد داشته باشد در سراسر دنیا عاری از مافیا نخواهد بود، روابطی که در گرفتن مجوزهای آلبوم و کنسرت و… حاکم است بی ارتباط با مافیا نیست، امید روزی که شرایطی فراهم باشد اینهمه جوانان مستعد که هزینه برای ساخت و پخش موزیک ندارند بتوانند هنر خودشان را به نمایش بگذارند.
آیا هیچوقت از انتخاب موسیقی و انتخاب هنر پشیمان شده اید؟
نه اصلا! ما قشقایی ها از بدو تولد تا مرگ زندگیمان با موسیقی عجین بوده است، از لالایی های مادرانشان در طلوع خورشد تا آواز هایشان در شب نشینی های دورهمی و لالایی مادرانمان برای خواباندن فرزند، انتخاب هنر و موسیقی در مسیر زندگی شرایط سخت و پیچیده خودش را دارد، چه از لحاظ مالی و چه وقتی که گذاشته می شود ولی در نهایت این موسیقی است که همیشه کنار آدمها قرار دارد و همیشه آرامبخش دلها بوده است.
در بین خوانندگان امروز کسی را داریم که ماندگار شود و خودتان چقدر به ماندگاری در تاریخ هنر ایران فکر می کنید؟
همیشه دوست داشته ام مسیر حرفه ای را پیش ببرم، چه در انتخاب ترانه و چه در سازهای زنده، حتی به استودیوی ضبط هم حساس بوده ام و به نظر من ماندگاری ارتباط مستقیم به تولید محتوای خوب موسیقی دارد، موضوعاتی که دغدغه مردم باشد کار را ماندگارتر خواهد کرد، همیشه گفته ام معروف بودن با محبوب بودن فرق دارد و همیشه دوست داشته ام محبوب باشم تا معروف، قطعا برای معروفیت دست به هر کاری نخواهم زد و این رسالت من است.
نظرات مخاطبانتان مخصوصا در دنیای مجازی چقدر برایتان اهمیت دارد؟
قطعا خیلی مهم است، اینکه کار تولید شده برای مردم است و بدون رضایت مردم هم هیچ هنری ارزشمند نیست، ببینید ایل قشقایی موسیقی غنی و سرشاری دارد، هزاران مقام است که هر کدام بر اساس داستانی ساخته شده و طبیعتاً منی که مسیر پاپ پیش گرفته ام شرایط سختی خواهم داشت، ولی معتقد هستم موسیقی قشقایی هم نیاز به شرایطی دارد که مخاطب نسل جدید خودش را داشته باشد و به روزتر تولید محتوای موسیقایی کند، کامنت های زیادی راجع به کارهای پاپ قشقایی داشته ام و بیشتر نسل جوان تغییرات را دوست داشته اند، برخلاف عده ای پیشکسوت که اعتقادی به به روز بودن موسیقی قشقایی ندارند و نظرات آنها هم قابل احترام است.
اگر دوباره متولد شوید دوست دارید این اتفاق کجا و با چه شغلی بیفتد؟
قطعا اگر دوباره متولد شوم موسیقی را به صورت حرفه ای تر و جدی تر پیگیری خواهم کرد، ولی دوست داشتم خانواده خودم حمایت بیشتری از من داشتند و امکانات بهتری در اختیارم بود.
در شروع صحبت با احساس زیبایی از زادگاهش حرف زدید، کوهبزان کجاست؟
کوهبزان زادگاه من و زادگاه تیره درزی است، درزی یکی از تیره های طایفه دره شوری از ایل قشقایی است، کوهبزان یک اصالت و آرامشی دارد که کمتر جایی می شود تجربه کرد.
یک قهرمان را از اطرافیان خودتان معرفی می کنید؟
قطعا مادر ایلیاتی ام، شاه صنم قهرمان بی بدیل زندگی من است، از داستان زندگی مادرم می شود فیلمها ساخت و کتابها نوشت، کاش کارگردان قابلی بودم تا چندین فیلم از سرگذشت مادرم بسازم.
از ایل قشقایی و اسطوره هایتان بیشتر می گویید؟
روایت است که خاستگاه این ایل به زمان مهاجرت قبیلهها در حدود نهصد سال پیش باز میگردد، نام این ایل از قشقاق یا قاشقه الهام گرفته شده است که به معنای سفیدی روی پیشانی چارپایان است، از سوی دیگر وجود رودخانه و طایفه قاشقا در اطراف ترکمنستان کنونی روایت دیگری را از ریشه این ایل مشخص میکند و این احتمال را به وجود میآورد که قشقایی ها از سرزمین های ترکنشین شرق وارد ایران شدهاند، این ایل همواره در تعیین سرنوشت سیاسی ایران نقش به سزایی داشته است و در واقعا قشقایی ها همیشه از خاک ایران دفاع کرده اند و تاریخ گواه این دلیری و تاثیر گذاری قشقایی ها است، اسطوره های ما از صولت الدوله قشقایی که نقش بزرگی در مشروطیت و دفاع از اراضی جنوب کشور داشت تا خسروخان قشقایی و برادرانش در داستان ملی شدن صنعت نفت، از استاد محمد بهمن بیگی که نه تنها به عشایر قشقایی بلکه به تمامی مردم کوچرو کشور جهت با سوادی کمک کردند، در حوزه موسیقی قطعا زنده یاد استاد محمد حسین کیانی، طهمورث خان کشکولی، هلاکوخان و… از اسطوره های ماندگار ایل هستند و تا ابد به یاد خواهند ماند.
و شغل دیگری که غیر از موسیقی دارید، آن را هم دوست دارید؟
بله صد درصد، من کارشناس تولید هستم در شرکت تولید فولاد مجتمع صنعتی ذوب آهن پاسارگاد در شیراز هستم و با علاقه شدید این رشته را انتخاب کرده ام و از اینکه از طریق این حرفه هم تاثیری در جامعه دارم بسیار حس خوبی دارم.
تمایل دارید چه هدف بزرگ یا کار خاصی را در حوزه موسیقی انجام بدهید؟
کلا داستان شروع فعالیت موسیقی من، برنامه دلی برای ساخت موزیک به چند زبان دنیا به نام صلح جهانی بود، تصور دنیایی بدون جنگ و خونریزی خیلی زیبا است و هنوز هم این برنامه را دارم.، قطعا کسی از محبوبیت بین مردم بدش نمی آید ولی خدا را شاهد می گیرم بیشتر اهدافم در حوزه موسیقی مطرح شدن برای بیشتر کمک کردن به مردم است، قطعا با درآمد موسیقی مسیر الگوی هنری ام محسن چاووشی را پیش خواهم گرفت.
و اگر روزی به درآمد بالایی از موسیقی برسید برنامه شما چه خواهد بود؟
مطمئنا بخش زیادی از درآمدم را هزینه مردم خواهم کرد، مردمی که شرافت دارند ولی شرایط خوبی ندارند، دوست دارم مثل محسن چاووشی در انسانیت و شرافت باشم.
چرا اینقدر چاوشی را دوست دارید؟
وقتی صدای ایشان را میشنوم حالت عجیب و مقدسی در وجود من شکل می گیرد که واقعا قابل توصیف نیست، داستان هایی از ایشان شنیده ام و دیده ام که واقعا آدم دوست دارد بتواند اینگونه در خدمت مردم کشورش باشد، هر روز استوری برای آزادی زندانیان دارند و شنیده ام ماشین مخصوصی جهت پخش غذا بین مردم پایین شهر دارد، این شخصیت واقعا ستودنی است.
احساس خوشبختی می کنید و نظرتان راجع به خوشبختی چه است؟
بله همیشه در اوج مشکلات هم واقعا شکرگذار بوده ام و احساس خوشبختی کرده ام، به نظر من نود درصد فرمول خوشبختی دست خود خودمان است و اینکه به اندازه تواناییهایمان توقع داشته باشیم، زمان هایی از دوران عمرم احساس خوبی به شرایط خودم نداشته ام ولی با توجه به مشکل قلبی که داشته ام و حل شد و لطف خدا بود، فهمیدم جسم سالم خودش خوشبختی کمی نیست.
از مرگ می ترسید؟
قطعا اگر روزی مطمئن شوم کسی از دستم دلخور نیست و مدیون کسی نیستم از مرگ نخواهم ترسید، ولی در کل دوست دارم زندگی کنم و کارهای بزرگ برای خودم و اطرافیانم انجام بدهم.
چیزی که از خودتان انتظار داشتید امروز باشید، هستید؟
شاید! ببینید من با شرایط سختی کار کرده ام، جهت هزینه اولین ترکی که داشته ام به سختی در دوران دانشجویی کار کرده ام، روزی به برادرم گفتم من یک روزی اجرای تلویزیون می روم و روی صحنه برای مردم اجرا می کنم ولی او فقط با لبخندی گفت: تو همیشه در رویا هستی! این اتفاق افتاد، من هم تلویزیون دعوت شدم و هم چندین بار اجرای زنده داشته ام و فهمیدم هر رویایی دور از دسترس نیست، مطمئنا با توجه به شرایط و فعالیتی که داشته ام جواب گرفته ام.
فکر می کنید ده سال بعد کجا هستید؟
تمام تلاشم و وجودم را خواهم گذاشت که به تمام اهداف هنری ام برسم، چه نوازندگی پیانو و چه اجرای زنده کنسرت در برج میلاد و تالار وحدت.
از فعالیت ها و برنامه های هنری پیش رو صحبت کنید.
درگیر یک آلبوم رسمی پاپ به زبان قشقایی هستم و چندین ترک هم در کنار این آلبوم در حال ساخت دارم، ضمن اینکه دو تا سریال به زبان قشقایی هم جهت ساخت برنامه ریزی کرده ایم.
برای زیباتر شدن دنیا چه می کنید؟
برای زیباتر شدن دنیا فقر را از بین می برم، آرزوی من این است که بتوانم با موسیقی به هر کسی که نیازمند است کمک کنم، دوست دارم هر مشکلی از هر کسی را به درستی حل کنم.
instagram: ebadrezaiemusic
گفتگو: طاهره بخشی
عکس: علی قائدی