امروز : یکشنبه ۲ دی ۰۳ - Sunday 22nd December 24

سرمقاله كلبه 354/ نيمه دوم تير - کلبه سرگرمی و کولاک

مهتاب دهقانی

قلبمان را دوباره نجوایی شیرین در برگرفته و در کنار جوی رویاهایمان به افق های دور می نگريم.

ای هشتمین مشق ناب روزگار بر دفتر سرنوشت، سلاممان را به دستان پرسخاوت نسیم می سپاريم تا آن را به تو برساند. اي قرار لحظه هايمان، بگذار تا دوباره مشهدت بهار این دل خزانمان باشد. بگذار تا دوباره از شفاعت سقاخانه ات، پیاله ای بنوشيم. اجازه بده تا در کنار ضریحت، زنگارهای غم را از آینه دل بزدایيم و نگاه پر مهرت را بر تاروپود وجودم احساس کنيم. ای آبروی آسمان ها و زمین، ای بالا نشین که دریچه های آسمان به سمت رواق های بارگاهت باز می شود، رضا گویان به درگاهت مي آييم. ما را در رودخانه ای که از پشت پنجره فولاد تو تا آن سوی آسمان جاری است، زلال کن!

نام زیبایت قرن هاست بر تارک تاریخ سرزمینمان، چون کوه نور می درخشد و عطر نفس هایت تا همیشه مشام ان را می نوازد. نام تو گرمی بخش وجود یخ زده مان می شود و تلالو یادت وشمیم ذکرت، خون سبز را در رگ هایمان به جریان در می آورد. به ما بگو کدامین نسیم است که دل انگیزترین نسیم کوی تو باشد وکدام جاری زلال زندگی زلال تر از نیم نگاه توست؟ کدام غریبی آشناتر از تو و کدام ضامنی معتبرتر؟

خاک پایت را بر سرمان بتکان که محتاج آنيم برای توتیای دیدگان، تا سویی بگیرند وجلوه ای از جمالت را احساس کنند. جدول متقاطع لحظه هایمان را با دوستی، عشق و زیارت تو پر می کنيم و با چنته ای از آرزوها منتظر می مانيم تا بطلبی ما را با همه ی روسیاهی مان. تا که زنگار دل به خاک کویت بسایيم وکفتروار برگرد حرمت بچرخيم، سنگفرش صحنت را آماج بوسه های استغفار كنيم،تا شاید قدحی از شراب وصل خود به ما بچشانی و ضمانتمان کنی یا ضامن آهو، که ما آهوی رمیده از بند شیطانيم.

قايقي از جنس دلتنگي هايمان مي سازيم و به آستانه ی محبت تو، دامن حاجت می آوریم و صحرا صحرا کرامت می بریم.

چه کنیم که ظرفیت دست و دامن کوچک ما اندک است، و الّا دریای احسان تو بیکرانه است.

میلاد هشتمين نور ولایت، تبریک و تهنیت.

تاریخ انتشار : 06 جولای 19 دیدگاه : بدون دیدگاه