افشین مالائی، متولد سی مرداد هزار و سیصد و هفتاد و یک، مازندران، فریدونکنار، دیپلم اتومکانیک، پرفورمنس، متد گرتوفسکی سابقه اجراهای محیطی در طبیعت، تک اجرای نمایشنامه ویتسک، اجرای نمایش خرده جنايت های زنا شوهری، اجرای پلاسکو و دو فیلم کوتاه، با افشین مالائی که این شبها در نمایش سیاه خال روی صحنه سالن اصلی تئاتر شهر می درخشد گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
این اجرا چه حرفی برای گفتن دارد؟
ما همگی تسخیر شده تسخیر شده گانیم، ما هر کاری کردیم تا خودمان را بدانیم اما از خودمان دور شدیم، خودمان خودمان را می کشیم و خودمان برای نبودنمان جشنی باشکوه میگیریم و اشک می ریزیم، این اجرا به ما می گوید که ما آنی نیستیم که میبینیم، ما آنی هستیم که نمی بینیم.
نقش چه چالش هایی داشت که بازی در آن را پذیرفتید؟
شناخت، کشف و زندگی در بعدهای پنهان خود، پدر بودن و رها کردن دخترت آن هم در کودکی برای آنچه که نبودنت را زنده می کند، برای رسالتت در زندگی، برای شأن و منزلت و آگاهی به بشریت، گاهی برای زنده نگه داشتن آگاهی خود را فنا باید کرد.
بازی کردن در کنار چهره های کاربلد و مطرحی مثل مه لقا باقری و بهنام شرفی چگونه تجربه ای است؟
من از هر کسی و از هر بازیگری یاد می گیرم، قطعا برای من تجربه ای با ارزش بود و هر شب از آقای شرفی و خانم باقری تجربه کسب کرده ام.
و همکاری با محسن اردشیر چگونه تجربه ای بود؟
محسن اردشیر کارگردان کاربلد و حرفه ای نمایش خانه سیاه است که هر لحظه به من تجربه های با ارزشی را انتقال داد و مهمترین نکته ای از آقای اردشیر یاد گرفتم
این بود که بازیگر تحت هر شرایطی حتی اگه جر و بحثی در کار پیش آمد حق ندارد از کار بیرون برود و باید ادامه بدهد، آتش فشانی از تجربه در او می جوشد.
فضا برای رشد جوانها در دنیای تصویر و نمایش چقدر فراهم است؟
خدا را شکر الان دارد بهتر می شود اما در کل خیلی ضعیف و کند است، متاسفانه قبلتر چهره های مطرح بیشتر دیده می شدند اما الان بازی و بازیگران بهتر به چشم می آیند، امیدوارم که هر کسی در حق و جایگاهی که لایق آن است باشد.
استقبال تا امروز چطور بوده و فکر می کنید مخاطب اجرا بیشتر چه قشری از جامعه هستند؟
خوب بود اما نه به آن اندازه که انتظار داشتیم، بعد از هفت ماه تمرین برای سی شب به اجرا می رویم و با توجه به اینکه آخرین اجرای تاتر شهر است انتظار بیشتری داشتیم، هر چند تا به الان اکثرا قشر تئاتر دوست و جویای هنر به تماشای ما نشسته اند که برای ما بسیار با ارزش است.
گفتگو: عباسعلی اسکتی