بهار محمدپور، متولد اول بهمن هزار و سیصد و شصت و هشت، تهران، ارشد طراحی صنعتی، شاخه جواهرات، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که در کارنامه هنری این هنرمند می توان به تئاترهای راز، ملاقات در ساعت هفت، گره ای در تارو پود یک نقش، فیلم سینمایی یتیمخانه ایران، فیلم تلوزیونی سیب ترش، فیلم های کوتاه پاتوقی ها، دخترک آبرنگی، خانه و سفید مثل صورت یک پیرمرد اشاره کرد، با بهار محمدپور که این شبها سریال هفت سر اژدها را روی آنتن تلویزیون دارد به این بهانه گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.، متولد اول بهمن هزار و سیصد و شصت و هشت، تهران، ارشد طراحی صنعتی، شاخه جواهرات، بازیگر تئاتر، سینما و تلویزیون که در کارنامه هنری این هنرمند می توان به تئاترهای راز، ملاقات در ساعت هفت، گره ای در تارو پود یک نقش، فیلم سینمایی یتیمخانه ایران، فیلم تلوزیونی سیب ترش، فیلم های کوتاه پاتوقی ها، دخترک آبرنگی، خانه و سفید مثل صورت یک پیرمرد اشاره کرد، با بهار محمدپور که این شبها سریال هفت سر اژدها را روی آنتن تلویزیون دارد به این بهانه گفتگویی کوتاه داشته ایم که با هم می خوانیم.
این شبها در سریال هفت سر اژدها شاهد هنرنمایی شما هستیم، این نقش چگونه پیشنهاد شد و چرا آن را پذیرفتید؟
برای بازیگردانی بخش مبتدی، ابتدا وارد عوامل شدم و بسیاری از بازیگرهای تئاتر را معرفی کردم و پنج فیلمنامه چهارصد صفحهای را مطالعه کردم، نقشی که بسیار برای من جذاب بود، قرار هم نبود بازی کنم! اما نقش یک معتاد که خیلی داستانهای عجیبی دارد بسیار پیشنهاد وسوسهانگیزی بود، پس بعد از گپ و گفتهای زیاد وارد تیم بازیگران شدم و پس از آن از بازیگردانی انصراف دادم تا به نقش خودم بپردازم و البته به خاطر حریمهای صدا و سیما احتمال دارد که خیلی سکانسهای من حذف بشود که تا اینجای کار هم اینطور بوده است!
آیا این می تواند شروع فصل تازه ای از درخشش و دیده شدن شما در دنیای هنر و تصویر باشد؟
واکنشهای جالبی از سوی همکاران، سر میز تدوین گرفتم و باید دید، این سئوالی نیست که بتوانم پاسخ دهم!
قسمت های زیادی از این کار در فضای مجازی به دلایل مختلف وایرال می شود، انتظار این نوع بازخورد را داشتید؟
بله، قضاوت بدون تحلیل همیشه وجود داشته است، آن هم در فضای مجازی که کارش به سخره گرفتن برای بیشتر دیده شدن است، البته گاهی سلیقه کارگردان و طراح لباس هم تاثیر دارد و در کل همه چیز بسته به سلیقه است، حتی حرفها، عقیده ها و افکارها!
شهرت را دوست دارید؟
شهرت یک دستاورد برای پیشبرد اهداف بزرگتر است، آن را دوست دارم چون با آن کار دارم.
چه ویژگی هایی در بیشتر دیده شدن و مطرح شدن یک آرتیست موثر است؟
آگاهی و سبک زندگی (lifestyle)
خوش چهره بودن چقدر در رشد یک هنرمند تاثیر دارد و آیا شما خوش چهره هستید؟
خوش چهره بودن بسته با سلایق مختلف است، همه متفاوت هستند و تفاوت زیبا است، بیشتر از آن خوش استایل و رسیدگی فردی به آرایش، پیرایش و ازین قبیل است که مهم است، از نظر خودم؛ بله!
مافیا و باندبازی چقدر در دنیای تصویر و نمایش ما وجود دارد؟
مافیا! وجود دارد اما بیشترین چیزی که من با آن مواجه شدم اسپانسر بازیگر بود! پول در این عرصه به شکل یک اصل در آمده و متاسفم دوستانی سالها زحمت کشیدند و خاک صحنه خوردند اما..
جلوی آینه تمرین جایزه گرفتن می کنید؟
آینه نه ولی در مدیتیشن و رویا آن را می بینم.
فکر می کنید پنج سال بعد وقتی دوباره با هم گفتگو کنیم کجا باشید؟
من نمی دانم حتی یک دقیقه دیگر زنده هستم یا خیر!
سوال اول را در انتها می پرسم، چه شد از اینهمه فعالیت هنری بازیگری را انتخاب کردید؟
من همه فعالیتهای هنری را انتخاب کردهام اما توانش را ندارم به همه آنها بپردازم، بازیگری راهی است که بتوانم در لحظه هر آنچه بخواهم بشوم و البته دنیا یک سینماست با میلیونها آدم! هر روز که به آنها نگاه می کنم درونشان را میببینم، غمشان را و شادیشان را و گاهی می توانم درکشان کنم و اینکا شاید از طرف آنها حرف بزنم خوشحالم می کند، باز البته سرشت من با آن گره خورد، من آن را انتخاب نکردم او مرا انتخاب کرد، پس از تئاترهایی که در کودکی بازی میکردم و در مدارس مختلف برای بچه ها اجرا می بردیم و به خاطر درس و نقاشی و ورزش کمی فاصله افتاد، روزی در خیابان خانم بازیگری در تئاتر به سمتم آمد و با یک لبخند گفت اگر وقت دارید برویم سر تئاتر و من مبهوت با یک تماس و اجازه مادرم رفتم و از آنجا همه چیز شروع شد.
گفتگو: طاهره بخشی
